مشاهیر

 

 

مشاهیر

 

–        شیخ فخرالدین عراقی عارف و شاعر نامدار قرن هفتم هجری که دیوان اشعار آن معروف است و آرامگاه وی در قبرستان صالحیه دمشق در جوار آرامگاه محی‌الدین عربی است.
–         عیسی خان بهادری نقاش و هنرمند نامی ایران ( استادِ محمود فرشچیان که از مینیاتوریست های مشهور در سطح جهان هستند
–          شیخ شهاب‌الدین محمدبن موسی العراقی البزچلویی از عرفا و دانشمندان اوایل قرن چهاردهم هجری که در کرمانشاه بسر می‌برده است.
–          سیدمبین حسینی وفسی عارف، مفسر، فقیه و محدث، حافظ قرآن و دارای تالیفات و از شاگردان صاحب جواهر
–          میرزا محمدحسین همافر عراقی صاحب دیوان شعر بالغ بر ۱۵۰۰۰ بیت
–          مرحوم آیت‌الله العظمی شیخ عبدالنبی وفسی عراقی مرجع تقلید و صاحب ۱۰۴ تالیف در فقه و اصول
–          ملا میرمحمد‌باقر بن فاضل وفسی نویسنده وقایع فاجعه کشتار مردم وفس توسط عثمانی‌ها
–          سید رفیع رفیعا شاعر قرن دوازدهم
–          حاج ابوالقاسم خاکی وفسی معروف به حاجی میرزا صاحب دیوان شعر در دوره مشروطه
–          سردار عزیزاله خان آدوربادور در دوران شاه اسماعیل صفوی و رئیس ایل بزچلو و از سران قزلباش
–          ابراهیم خان عاصم السلطنه فرزند محمدتقی میرپنج و رئیس ایل بزچلو در قرن معاصر
–          میرزا اصغر رجیل  کمیجانی فرزند میرزا عبدالرضا از رجال علمی وسیاسی کمیجان در اوایل دروه قاجار می باشند ایشان فردی خیّر و مؤسس حوزه علمیه در کمیجان بوده هچنین میرزااصغر مدرس حوزه علمیه کمیجان و مدرس در دربار قاجار بوده از بناها مشهور به یادگار مانده از ایشان ساختمان قدیمی حوزه علمیه و یخچال زیرزمینی سنتی می باشد همچنین نسخه های خطی هم از این شخصیت علمی و سیاسی به یادگار مانده است .
–          حاج شیخ مرادعلی ممدوح و صاحب تالیفات و اهل سمقاور در یکصد سال قبل
–          احمد محمودی میلاگردی فاضل، ادیب و خوشنویس
–          ملا ملک‌محمد محمودآبادی استاد مسلو خوشنویسی
–          میرزا محمود آمره‌ای استاد مسلم خوشنویسی
–          خانم ملا صغرا مکتب‌دار و استاد مسلم قرآن
–          خانم قدس‌السلطنه بانوی خیر و مومن و همسر عاصم‌السلطنه که آثار خیریه فراوان در کمیجان و اراک به جا گذاشته است.
–          ملا اسداله آمره‌ای صاحب منظومه عزا ۳ جلدی درباره تعزیه‌خوان

 

برخی از مفاخر برجسته ای که خواستگاه و یا زادگاه آنها متعلق به شهرستان کمیجان می باشند عبارتند از :
فخرالدین عراقی ( شاعر مشهور ) ، استاد عیسی خان بهادری ( نقاش و ریاست ۳۰ ساله بر هنرستان اصفهان واستادِ محمود فرشچیان که از مینیاتوریست های مشهور در سطح جهان هستند ) ، دکتر اکبر کمیجانی ( اقتصاد دان و استاد دانشگاه تهران و معاون اقتصادی سابق بانک مرکزی ) ، دکتر غلامرضا جهانشاهلو ( استاد ریاضی در دانشگاه ) ، دکتر جلیل فتح آبادی ( عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی ) ، دکتر معصومه قاسمخانی ( دکترای فیزیک هسته ای از دانشگاه صنعتی شریف)،علی اکبر ملکی راد( دانشجوی دکترا ) ، حجه السلام والمسلمین علی اصغر کمیجانی ، حجه السلام والمسلمین حجت الله نیکی ملکی ، دکتر ابراهیم اناری ( عضو هیات علمی دانشگاه اراک ) ، دکتر علی حسنی ( فرماندار سابق اراک ، نماینده اسبق مجلس و استاد دانشگاه اراک ) ، دکتر عباس کمیجانی ( دکترای الکترونیک از آمریکا و مشغول به کار در آن کشور ) ، غلامرضا فتح آبادی ( مدیر کل امور اجتماعی در استانداری مرکزی ) ، محمد حسن ضیغمی ( معاون مالی و امور پشتیبانی سازمان آموزش و پرورش استان مرکزی )، سرتیپ خلبان شهید جهانشاهلو ، حجت الله کمیجانی ( خبرنگار ایرنا ) ،  دکتر مهدی عربی (استاد دانشگاه شهید بهشتی تهران ، عضو هیات علمی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی تهران و معاون ومشاور عالی شهرداری تهران)

 

 

 

عیسی  بهادری

عیسی بهادری فرزند موسی خان در ۲۲ دی‌ماه سال ۱۲۸۴  در روستای آقچه کهریز دیده به جهان گشود.

او بعد از به پایان رساندن تحصیلاتش به تهران آمد و در مدرسه صنایع مستظرفه که به سرپرستی کمال‌الملک اداره می‌گشت به تحصیل هنر پرداخت. در این دوران مبانی نقاشی کلاسیک، آناتومی، پرسپکتیو و طبیعت‌سازی را نزد استاد اسماعیل آشتیانی فرا گرفت و از استاد حسین بهزاد نیز آموزه‌های ارزشمندی دربارۀ مینیاتور آموخت.

وی همچنین به علت علاقه به اصفهان و مرکزیت هنرهای سنتی در این شهر، برای مطالعۀ کاشی‌ها، گچ‌بری‌ها و نقاشی‌های بناهای تاریخی، سفرهای پژوهشی به این شهر انجام می‌داد.

عیسی بهادری بعد از پایان یافتن دوره تحصیل در مدرسه صنایع مستظرفه، به استخدام هنرستان هنرهای زیبا در تهران درآمد و با راه‌اندازی هنرستان هنرهای زیبای اصفهان، در سال ۱۳۱۵ به سرپرستی این هنرستان انتخاب شد. او در آنجا ضمن تدریس (دروسی نظیر طراحی فرش، مینیاتور، نقاشی رنگ و روغن)، به احیای هنرهای سنتی ایران و نوآوری در طراحی ایرانی پرداخت.

در سال ۱۳۴۵ بعد از سی سال سرپرستی هنرستان هنرهای زیبای اصفهان به سمت مدیر کل صنایع اصفهان منصوب شد و از آنجا که مقام اداری مورد علاقه او نبود پس از دو سال بازنشسته شد.

  او سال‌های آخر عمرش را در پاریس نزد دخترش زندگی کرد و در سال ۱۳۶۵ در همین شهر از دنیا رفت و در آرامگاه پرلاشز به خاک سپرده شد.

 او در کودکی به علت حادثه ای بینایی یکی از چشمانش را از دست داد، با این حال تحصیلاتش را در زادگاهش و بعدا در اراک ادامه داد.

او یک از بزرگترین احیاکنندگان هنرهای سنتی ایران در دوره معاصر است. بهادری و شاگردانش در هنرستان هنرهای زیبای اصفهان را به عنوان یکی از پیشگامان تأثیرگذار طرح فرشِ اصفهان در سدۀ اخیر قلمداد می‌کنند.

طراحی فرش «بشریت» از کارهای معروف بهادری است که در موزه هنرستان هنرهای زیبای اصفهان نگهداری می‌شود. از دیگر آثار او در زمینه ی طراحی فرش میتوان به مواردی چون تولد انسان، شکار چرخ، تشعیر،تنازع بقا، ستاره ی دریایی و پروانه ها اشاره کرد.

 او از خلاقیت فوق العاده ای برخوردار بود به طوری که در هر یک از آثار خود طرحی جدید ارائه میکرد. او همچنین در زمینه ی میز خاتم، قلم زنی، مشبک فلز، منبت کاری و … نیز به طراحی نقشه پرداخته است.

 وی طراح نقشه کاشی‌کاری گلدسته‌های حرم امام حسین (ع) که آن را بدون دریافت مزد انجام داد ، گنبد آرامگاه حضرت شاه چراغ، و نمای هنرستان هنرهای زیبای اصفهان است. همچنین کاشی دور مسجد امام اصفهان را که قسمتی از آن ریخته بود، او ترمیم کرد. از آثار دیگر او در این زمینه، طرح کاشی‌کاری دیوار بیرونی بیمارستان تاریخی عیسی بن مریم در اصفهان است.

 او به پرورش شاگردان بسیاری پرداخت که از آن جمله می‌توان جواد رستم شیرازی، محمود فرشچیان، عباسعلی پورصفا، امیر هوشنگ جزی‌زاده، جعفرقلی دادخواه و علی محمودیان را نام برد. فرشچیان دربارۀ بهادری می‌گوید: «استاد عیسی بهادری در طول تاریخ هنر ایران، بزرگترین استاد در زمینه [طراحی] کاشی، فرش، مینیاتور و تا حدی نقاشی بود و انسان جامع و کاملی در زمینه‌هایی که به آن اشاره کردم به شمار می‌رفت…. [راهنمایی‌های او] در خودسازی من خیلی مؤثر بود.»

عیسی بهادری، موفق به دریافت نشان‌های متعدد از جمله مدال هنر از نمایشگاه کالای ایران، نشان سپاس و علمی و هنر از وزارت معارف، دیپلم دونور و مدال طلا از نمایشگاه جهانی بروکسل و نشان علم و هنر از طرف دولت فرانسه گردید.

داستان جالب یک مشت خاک

 عیسی خان بهادری بعد از مدت کوتاهی مورد توجه همه استادان آن مدرسه قرار گرفت. توانایی او به حدی بود که با یک نگاه به فرش، نقش آن را بر کاغذ پیاده می‌کرد. وی بعد از مدتی قصد بازگشت به وطن کرد و طی نامه‌ای که برای مادرش ارسال کرد از دلتنگی نسبت به آقچه‌کهریز یاد کرد.

 مادر استاد عیسی بهادری که از این موضوع آگاه شد برای وی نامه‌ای نوشت و مقداری از خاک روستا را همراه با نامه برای وی ارسال کرد.

در این نامه نوشته شده بود: ” اگر دلت برای وطنت تنگ شده این همان خاک وطنت است. این امانت را تا لحظه آخر عمر در کنار خود نگاه‌دار و قله‌های پیشرفت را طی کن”؛ و استاد نیز چنین کرد.

 گفتنی است نامه مادر استاد عیسی بهادری در موزه لوور پاریس نگهداری شده و «شاهنامه مادر» لقب گرفته است. این «مشت خاک» نیز در حال حاضر در موزه‌ی کمیجان نگهداری می‌شود

 

 

 

************************************************

شیخ عبدالنبی حدود ۱۲۰ سال قبل در وفس به دنیا آمد، ۸۰ سال عمر کرد و ۴۰ سال قبل در شهر ری فوت کرد و در قم دفن شد.

قسمت زیادی از عمر خود را در نجف و قم گذراند؛ در دوران جوانی به درجه ی اجتهاد رسید؛ حدود ۱۳ سال در ابتدای عمر و ۵ ماه بعد از رسیدن به درجه ی اجتهاد در وفس حضور داشت.

هفت مرتبه با امام زمان(عج) ملاقات کرد؛ شاگردان بسیاری تربیت کرد و ۱۰۸ اثر اعم از کتاب، رساله و حاشیه از خود به جای گذاشت.

آیت الله سید علی اکبر موسوی، داماد ایشان، می گوید: « راز موفقیت معظم له پشتکار ایشان بود. همیشه یا مطالعه می کرد، یا می نوشت، یا تدریس می نمود. ایشان تا آخر عمر از نویسندگی دست بر نداشت و کتاب” معالم الزلفی” را در حال بیماری نوشت». مولف کتاب« کرامات الصالحین» می نویسد: « مرحوم آیت الله شیخ عبدالنبی عراقی از علمای بزرگ حوزه ی نجف و قم، صاحب تالیفات ارزشمند و دارای مقام معنوی و عرفانی بود. وی در زندگی بسیار ساده و پارسا بود و با این که در دوران خود مقلدینی هم داشت، در سختی و عسرت زندگی می کرد». « خانه ی او استیجاری بود. بعد از وفاتش، مالک خانه اصرار بر تخلیه ی خانه می کرد. بدین علت هنوز سال وفات او تمام نشده بود که خانه ی دیگری را اجاره کرده و عائله او را به آنجا انتقال دادند».